وبلاگ :
يادداشت هاي يک متفکر
يادداشت :
گاه نوشته هاي يک متفکر
نظرات :
0
خصوصي ،
3
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
فراز
ز بازار محبت غم خريدم
خريدم غم وليكن كم خريدم
همين داغي كه حالا بر دل ماست
ندانم از كدام عالم خريدم
عسل ميجستم از بازار هستي
عدم رخ داد جايش سم خريدم
ز عشق و عاشقي آگه نبودم
غم و درد ترا مبهم خريدم
نبودم واقف از آيينهء دل
كه از جمشيد جام جم خريدم
براي زخم ناسور دل خويش
ز مژگان كسي مرهم خريدم
محبت عشقري راحت ندارد
ز مجبوري متاع غم خريدم
خيلي زيبا بود تبريک
[گل][گل][گل]